قانون رو علیه وید
همانطور که اطلاع دارید بالاترین میزان مرگ و میر مادران در دنیا بدنبال سقط عفونی بوده است و لذا برای جلوگیری از این خطر بسیار بزرگ سقط جنین در بسیاری از کشورهای غیر اسلامی آزاد اعلام شده تا به طریق بهداشتی و در بیمارستانها تحت نظر پزشک قابل انجام باشد. در کشورهای اسلامی مثلآ در مصر مفتی اعظم مسلمانان سقط را تا 120 روز از ابتدای حاملگی که به نظر ایشان هنوز روح در بدن جنین وارد نشده است آزاد اعلام کرده اند و لی طبق فتاوی علما شیعه در کشور ما سقط جنین حرام و فقط در شرایطی که شورای پزشکی تشخیص دهد و در صورت ادامه بارداری خطر مرگ برای مادر و یا خطر مرگ حتمی برای نوزاد وجود دارد آنهم تا 16 هفته حاملگی با اجازه مراجع ذیربط قابل انجام می باشد .
لذا خوانندگان محترم حتما باید توجه داشته باشند که بهترین کار پیشگیری قبل از علاج واقعه بوده و حتما در مورد روشهای پیشگیری از بارداری با پزشک یا ماما و نه صرفآ با افراد فامیل و دوست و آشنا مشاوره نمایند تا در حد امکان از بارداری ناخواسته و بالطبع عوارض آن جلوگیری بعمل آید.
روش های ختم بارداری |
نویسنده دکتر مجید ظهرابی | |
چهل و پنج میلیون مورد از این بارداریهای ناخواسته به سقط جنین میانجامد... طبق آمارهای جهانی، سالیانه 175 میلیون بارداری در سراسر دنیا ثبت میشود که در حدود 75 میلیون مورد آن ناخواسته است. 45 میلیون مورد از این بارداریهای ناخواسته به سقط جنین میانجامد. در حدود نیمی از موارد بارداریهای ناخواسته در امریکا روی میدهد که تقریباً نیمی از آنها یعنی 13 میلیون مورد در هر سال به سقط میانجامد. براساس آخرین تحقیقات انجامشده در این کشور، 35 درصد زنان تا پیش از رسیدن به 45 سالگی دستکم یک بار سقط را تجربه میکنند. شیوع سقط در میان زنان 15 تا 19 سال، 19 درصد؛ 20 تا 24 سال، 33 درصد؛ و تا 30 سال و بالاتر، 25 درصد است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که میزان سقط در میان نوجوانان و جوانان در بالاترین رقم قرار دارد. همچنین بیشترین میزان سقط یعنی حدود 88 درصد در سهماهة اول بارداری رخ میدهد. در حقیقت بیش از نیمی از موارد سقط در 8 هفتة اول بارداری تجربه میشود. میزان سقط جنین، از بعد از 21 هفتگی، به کمتر از 2 درصد میرسد. ارتباط آماری قابل توجهی نیز میان سطح تحصیلات زنان و شیوع سقط در آنان بهدست آمده است. براساس یافتههای سال 2000 میلادی، 88 درصد از زنانی که سقط را تجربه میکنند تحصیلات متوسطه دارند. از جمله دلایل مطرح آگاه نشدن آنها از بارداری خود عبارت است از:
برداشت ازسایت دکتر ظهرابی http://drzohrabi.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=121&Itemid=115 رو علیه ویداز ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.حکم تاریخی دیوان عالی فدرال ایالات متحده آمریکا در خصوص قانونی شدن سقط جنین به پرونده رو علیه وید (Roe v. Wade) مشهور است. تاریخچهمساله سقط جنین تا اوایل دهه ۱۹۶۰ جایی در منازعات اجنماعی ایالات متحده آمریکا نداشت. تا آن زمان، عمل سقط جنین بر اساس قوانین و مقررات قرن نوزدهم به مرحله اجرا گذاشته میشد. به عبارت دیگر سقط جنین اقدامی غیر دینی و غیر اخلاقی تلقی میشد که تنها در صورت مرگ حتمی مادر، پزشکان مبادرت به این عمل میکردند. اما تحولات اجتماعی دهه ۱۹۶۰ و رشد گرایشهای لیبرالیستی در جامعه، مساله آزادی سقط جنین را به یکی از موضوعات مهم در چالشهای ایدئولوژیکی آمریکا بدل کرد. دهه ۱۹۶۰ دهه تغییرات شگرف در جامعه آمریکا بود. از یکسو نژاد سرکوب شده سیاه به پاخاست و طی مبارزات طولانی توانست به قانون حقوق مدنی با هدف رفع تبعیضها دست یابد و از سوی دیگر جنبشهای فمینیستی، کسب برابری حقوق زن و مرد را سرلوحه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود قرار دادند. در این دهه به قدرت رسیدن افرادی نظیر جان اف. کندی و جانشینش، لیندون جانسون بهترین فرصت را برای لیبرالها مهیا کرد تا جامعه آمریکا را از قالب محافظه کار ی خارج کند. جانسون شعار «جامعه بزرگ» را سر داد که در آن، حقوق کلیه گروههای اجتماعی به رسمیت شناخته میشد. در آن زمان، علاوه بر رنگین پوستان، زنان نیز خواهان کسب حقوق جدید بود. از دید گروههای فمینیستی در حال رشد، سقط جنین، حق مسلم سیاسی زنان آمریکا تلقی میشد. البته بحث حق سقط جنین برای زنان یک شبه بوجود نیامد، بلکه محصول چند سال مقاومت و ایستادگی فمینیستها بود. در سال ۱۹۶۲ یک رویداد در ظاهر کم اهمیت مساله سقط جنین را در آمریکا به موضوع روز تبدیل کرد. ماجرا از این قرار بود که یک زن جوان به نام «شری فینکبین» در ایالت کالیفرنیا از پزشکان خود درخواست سقط جنین کرد. اما از آنجاکه قوانین ایالتی در این خصوص صراحت نداشت، مسوولین بیمارستان از انجام عمل سقط جنین سر باز زدند. به همین دلیل فینکبین راهی کشور سوئد شد و جنین خود را سقط کرد. چاپ خبری این اقدام و همچنین سخنان نیشدار پزشکان سوئدی تا چند ماه مورد توجه افکار عمومی مردم آمریکا بود. مدتی بعد از این ماجرا یک اپیدمی سرخجه در کالیفرنیا از راه رسید. پزشکان هشدار دادند که فرزندان مادران باردار مبتلا به بیمار سرخجه ناقص الخلقه بدنیا خواهند آمد. اما علیرغم چنین هشدارهایی، اینبار نیز مسوولین بیمارستانها به دلیل نگرانی از تعقیب قانونی تن به انجام سقط جنین مادران بیمار ندادند. (۱) این حوادث در ایالت کالیفرنیا، توجه گروهای فمینیستی را به خود جلب کرد. سازمان ملی زنانThe National Organization of Women (NOW) به عنوان یکی از تشکلهای حامی برابری حقوق زنان از قانونگذاران فدرال و ایالتی خواستند با انجام سقط جنین موافقت نمایند. البته در ابتدا گروههای فمینیستی از منظر پزشکی و سلامت جان مادران چنین خواستهای را مطرح میکردند. اما پس از آنکه این گروهها به سوی رادیکالیسم متمایل شدند، آزادی سقط جنین بدون قید و شرط را خواستار شدند. سقط جنین با هدف نجات جان مادران از مرگ به تدریج تا اواخر دهه ۱۹۶۰ متأثر از فضای لیبرالیستی جامعه در برخی از ایالتهای آمریکا مورد قبول واقع شد. ایالتهای کالیفرنیا، کلرادو و کارولینای شمالی از اولین ایالتهای بودند که سختگیریهای مذهبی و اجتماعی سقط جنین را به کناری گذاشتند. اینگونه تصمیمات باتوجه به روحیه مذهبی مردم و وجود نهادهای قدرتمند ضد سقط جنین نظیر کلیسا، اقدامی رو به جلو برای گروههای فمینیست تلقی میشد. اما در عین حال عقب نشینی مجالس قانونگذاری برخی ایالتها، این گروهها را برای طرح خواستههای بیشتر تشویق کرد. از نظر فمینیستها، انجام سقط جنین بنابر ضرورتهای پزشکی هرگز نمیتوانست تامین کنند حقوق برابر زنان باشد. چرا که اگر زنی دراثر تجاوز و یا به زور باردار میشد، نمیتوانست در مورد نگهداشتن و یا از بین بردن فرزند ناخواسته خود تصمیم بگیرد. به اعتقاد فیمیستها، این مساله در تضاد با اصل برابری کلیه شهروندان از جمله برابری زنان و مردان قرار داشت. بدین ترتیب، دهه ۱۹۶۰ که با درخواست سقط جنین پزشکی آغاز شده بود، با درخواست بی قید و شرط آن پایان یافت. تصمیم نمایندگان مجلس ایالتی نیویورک در سال ۱۹۷۰ زمینه را برای گروههای فمینیستی که خواهان سقط جنین غیر پزشکی بودند، فراهم کرد. با این مصوبه برای نخستین باربه مادران اجازه داده شد که در سه ماه اول بارداری سقط جنین کنند حتی اگر برای این تصمیم ضرورتهای پزشگی نیز وجود نداشته باشد. تا دو سال بعد، برخی از ایالتهای آمریکا در مناطق نیوانگلند و غرب این کشور که به نسبت جنوب و میدلند لیبرال تر بودند، راه نیویورک را در پیش گرفتند. این تحولات در حالی روی میداد که علیرغم دهه ۱۹۶۰، راستگرایان حزب جمهوریخواه ایالات متحده آمریکا در کاخ سفید حاکم بودند. اما از آنجا که گرایشهای لیبرالیستی عصر کندی – جانسون هنوز در جامعه آمریکا قوی بود و دموکراتها اکثریت کنگره ایالات متحده آمریکا را در دست داشتند، مقاومت محافظه کاران در مقابل آزادی سقط جنین بی حاصل ماند. این روند سرانجام جامعه آمریکا را حول موضوع سقط جنین به دو گروه کاملاً جداگانه تقسیم کرد. از این رو سرانجام دیوانعالی فدرال آمریکا به عنوان عالی ترین مرجع حقوق کشور وارد عمل شد و حکم تاریخی خود را در خصوص این موضوع حساس ملی در سال ۱۹۷۲ صادر کرد. دیوانعالی فدرال ایالات متحده آمریکا یک دهه پس از آنکه موضوع سقط جنین به یک معضل اجتماعی تبدیل شد، باصدور حکمی آن را قانونی اعلام کرد. بر اساس حکم Roe v. Wade، سقط جنین در سه ماه نخست بارداری حتی بدون نیاز به نظر پزشک آزاد اعلام شد. در سه ماه دوم نیز به زنان باردار اجازه سقط جنین داده شد، اما از آنجا که در این مرحله، سقط برای مادر خطرناک خواهد بود، این عمل باید زیر نظر پزشک صورت گیرد. تنها براساس حکم دیوانعالی فدرال، زنان در مرحله سه ماهه بارداری که از نظر پزشکی، جنین دارای روح است، سقط همچنان غیر قانونی خواهد بود. (۲) البته در حکم دیوانعالی فدرال به پزشگان اجازه داده شد در صورت بروز خطر جانی برای مادر در هنگام تولد فرزندش، قط جنین صورت گیرد. بدین ترتیب، یکی از حساس ترین و جنجالی ترین احکام دیوانعالی فدرال آمریکا در تاریخ این نهاد حقوقی و قضایی صادر شد. از آن زمان تاکنون دیدگاه سیاسی و اجتماعی اغلب سیاستمداران آمریکایی در ارتباط با این حکم سنجیده میشود. به عبارت دیگر، اگر فردی حکم دیوانعالی را در خصوص سقط جنین مورد تاکید قرار دهد، در زمره لیبرالها قرار میگیرد، اما اگر در این حکم خدشهای وارد کند، در گروه محافظه کاران طبقه بندی میشود. مقابله با سقط جنیندر دهه ۱۹۸۰ با حاکمیت راستگرایان در دولت رونالد ریگان، برخی استثنائاتی در مورد حکم دیوانعالی فدرال در نظر گرفته شد. از آنجا که محافظه کاران حتی در دوران اوج قدرت خود نتوانستند به اصل حکم Roe v. Wade خدشهای وارد کنند، به سوی وحدود کردن آن حرکت کردند. بر اساس یک قاعده حقوق به نام «قاعده سکوت» کلینیکهای دولتی که در زمینه برنامه ریزی خانوادگی کار میکردند، از ارائه توصیه و مشورت در مورد سقط جنین به زنان حامله منع شدند. به اعتقاد محافظه کاران، پرداخت پول مالیات دهندگان آمریکایی به اقدامی که حاصل آن کشتن یک موجود زندهاست، پذیرفتنی نبود. بدین ترتیب در زمان حاکمیت راستگرایان در دهه ۱۹۸۰ و اوائل دهه ۱۹۹۰، تنها کلینیکهای خصوص مجاز بودند که زنان باردار را در مورد سقط جنین مشاوره بدهند. این قاعده بعدها در زمان کلینتون در نخستین روزهای ریاست جمهوری وی ملغا شد. به اعتقاد لیبرالها، «قاعده سکوت» موجب شده بود که زنان فقیر در شرایط دشوارتری و بدون مشاورههای رایگان کلینیکهای دولتی تن به عمل خطرناک سقط جنین بدهند. در حالی که محروم کردن این زنان به نظر هواداران «حق انتخاب» به منزله اعمال تبعیض علیه فقرا و به خطر انداختن جان آنان تلقی میشد. (۳) همچنین در دوران ریگان – بوش، براساس «مقررات مکزیکوسیتی» دولت آمریکا از ارائه کمک به نهادهای بین المللی که سقط جنین را در کشورهای در حال توسعه ترغیب میکردند، منع شد. راستگرایان آمریکایی در اواخر دهه ۱۹۸۰ که پرداخت سهمیه مالی دولت آمریکا به سازمان ملل را در سنای این کشور متوقف کردند، چنین ادلهای را بیان میکردند. از دیدگاه محافظه کاران، سازمان ملل متحد در چارچوب صندوق جمعیت ملل متحد به شکل آشکاری زنان فقیر را به سقط جنین تشویق میکرد. حتی برخی راستگرایان به شدت رادیکال در آمریکا دیگر شیوههای توصیه شده سازمان ملل برای کنترل جمعیت را نیز اقدامی مغایر با اخلاق اجتماعی و وظایف ذاتی سازمان ملل میدانستند. بنابراین، هنگامی که بیل کلینتون «مقررات مکزیکوسیتی» را باطل اعلام کرد و همسرش، هیلاری کلینتون در اجلاس بین المللی جمعیت در پکن انجام سقط جنین را یکی از راههای موثر بارداریهای ناخواسته توصیف نمود، با موجی از خشم و نفرت راستگرایان مواجه شد. (۴) در ماه اگوست سال ۱۹۹۴ برای نخستین با یک پزشک به دلیل انجام سقط جنین توسط یک فرد مسلح کشته شد. پال هیل، عضو یک گروه شبه نظامی (ملیشیا) در دادگاه صراحتاً علت قتل دکتر جان بریتون را نقش این دکتر در مرگ هزاران جنین سقط شده عنوان کرد. (۵) تا پایان دهه ۱۹۹۰ بارها کلینیکهای سقط جنین توسط گروههای مورد حمله قرار گرفت. اغلب این کلینیکها در منطقه جنوب که به کمربند انجیلی معرف است، واقع شده بودند. منابع۱- Robert Mc Keever , Politics USA , Prentice Hall , ۱۹۹۹ , P.۴۵۶ ۲- http://infoplease.lycos.com/ce6/history/A0842237.html ۳-بیل کلینتون، «یک زندگی»، بیژن اشتری، (انتشارات مهد فرهنگ، تهران، ۱۳۸۴) چاپ اول، صفحه ۷۲۰ ۴-همان، صفحه ۷۲۱ |